-
کلماتی که یاسمین بامزه میگه (26 ماهگی)
شنبه 6 تیر 1394 17:42
چسب: چبس کاغذ: قاغذ شکم: شیمک ببین: بیبین شما: شوما (کلا با لهجه اصفهانی صحبت می کنی) یونولیت: نونوتیل آدامس: آناسب تلفن: تلیفون یاسمین: هاسمین مشرف: مشبق قاشق: قاقو بشقاب: بشباق بیسکوییت:بیسبیت بپوش:بشوش پاشیم: پاشو ایم تکه کلام یاسمین: اگه بیای نمیام معمولا وسط شعرا میخونه مثه تاب تاب عباسی و یهو سوزنش گیر میکنه...
-
پایش دو سال و یک ماهگی
یکشنبه 31 خرداد 1394 03:29
وزن 9.8 قد 84.5 مامان
-
خانه اسباب بازی
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 17:49
دوباره رفتیم خانه اسباب بازی این دفعه دوستای بیشتری اومدن و البته عکس بیشتری انداختیم خیلی بهمون خوش گذت و کلی بازی کردیم . دیداری هم از آرنیکا، ثنا، امیرعلی و پارسا جونیا و ماماناشون تازه شد البته پارسا و مامانش زهرا جون رو برای بار اول بود میدیدیم ولی خیلی مهربون و دوست داشتنی بودن امیدوارم بازم با هم بریم بازییی
-
رویش هفدهمین دندانت مبارک عشقم + سفر بابا
شنبه 19 اردیبهشت 1394 03:22
دوباره بعد از یک هفته اعتصاب غذا یه دندونت زد بیرون البته دیگه به این راحتیا کسی متوجه نمیشه با کلی کنکاش توی دهنت وقتی خواب بودی اون ریزه کوچولوی تیز و پیدا کردم ، دندان آسیاب دوم سمت راست بالا پ.ن. امروز بابا رفت مسافرت و دو هفته نیست امیدوارم خیلی اذیت نکنی و بهونه بابا رو نگیری پ.ن.2. الان دو هفته بعده واقعا...
-
پایش دو سالگی
جمعه 11 اردیبهشت 1394 19:33
هنوز فرصت نکردم ببرمت مرکز بهداشت ولی تو خونه قد و وزنت و گرفتم قد 83 وزن 9.9 دور سر 46.5 خیلی قابل توجه نیست نه؟
-
تولد دو سالگیت مبارک عشق مامان و بابا
جمعه 11 اردیبهشت 1394 19:30
یاسمییییین دو ساله شدیییی روز به روز شیطون و بازیگوش و شیرین زبون تر می شی دوستت دارم عزیزم تم تولد امسالت مینی موس بود البته امسال وسایلشو اماده گرفتم دیگه وقت نمی کنم خیلی بشینم پای کامپیوتر و تم طراحی کنم ولی همه چیز عالی بود و مثل پارسال مامان جون بابا جونا و عمه و خاله با شوهراشون دعوت بودن و همه خیلی زحمت کشیدن...
-
توانایی های کسب شده تا پایان سال دوم
چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394 11:49
1- به خوبی با عروسک هایش بازی می کند. 2- اشکال هندسی را می شناسد: مربع، دایره، بیضی، گل، مثلث، ستاره، فلش، ذوزنقه، به علاوه، قلب، 3- جمله می گوید. 4- لباس های ساده (کاپشن و کلاه و شلوار) را خودش در می اورد و می پوشد. 5- شعر میخواند.(تاب تاب عباسی...، چشم چشم دو ابرو...، من بچه جونی هستم...،حسنی نگو یه دسته گل...شالاب...
-
کربلایی یاسمین زیارتت قبول!
جمعه 14 فروردین 1394 12:54
دختر گلم امسال نوروز رفتیم کربلا و شما با این که خیلی کوچیکی ولی متوجه بودی که رفتیم زیارت. هر بار ک ضریح رو میدیدی دستت رو میگذاشتی روی سینت و می گفتی سلام بر حسین وقتی هم ازت می پرسیدیم کجا اومدی می گفتی بربلا تا روز اخر هم صلوات فرستادن رو یاد گرفته بودی. البته از این موضوع نگذریم که هم شما خیلی اذیت شدی هم ما چون...
-
نوروز 94 مبارک
شنبه 1 فروردین 1394 02:15
دومین سالیست که عید نوروز را با همدیگر جشن میگیریم عشق من روز به روز بالنده تر می شوی و من از مشاهده رخسارت غرق در شادی می شوم امیدوارم لحظه لحظه زندگیت پر از موفقیت های کوچک و بزرگ باشد خدایا به حق این وقت سال که دعاها مستجاب می شود دامن همه کسایی رو که بچه می خوا ن سبز کن و به اون ها فرزندانی سالم و صالح، خوش قدم و...
-
پایش بیست و دو ماهگی
چهارشنبه 20 اسفند 1393 23:31
وزن : 10 کیلو قد: 81 مینیون موندی دخترچه
-
خانه اسباب بازی
پنجشنبه 16 بهمن 1393 09:15
دیروز با دوستت ثمین جون رفتیم خانه کودک لنا. اولش خیلی اشنا نبودی ولی بعد از یک ساعت تازه به اونجا اشنا شدی و دیگه نمیومدی بریم خونه حسابی بازی کردی ایشالا هر چند وقت یکبار میبرمت چون هم میتونی بازی کنی و هم میتونی دوستای خوب پیدا کنی. اینم عکساش (البته عکاسی ممنوع بود این چنتا رو هم یواشکی گرفتیم)
-
خدایا توانم رو زیاد کن
پنجشنبه 16 بهمن 1393 09:08
غمگینی آدم هایی که دوستشان دارم غمگینم می کند گاهی دلم می خواهد با انگشتم گوشه لبشان را بالا ببرم شاید خنده یادشان بیاید این که کاری از دستم بر نمی آید این که زورم به دنیا نمی رسد تلخ است خیلی تلخ ....
-
دختر گلم دیگه کامل نماز میخونه
پنجشنبه 2 بهمن 1393 23:32
دخترکم دیگه کامل یاد گرفته نماز بخونه هربار که من یا بابا یا مامان جون یا هر کسی نماز میخونه تو هم کنارش نماز میخونی برات جانماز و چادر هم جور کردم هم خونه داری هم خونه مامان جون و دیگه با چادر نماز می خونی قربونت برم برم دخت گلم خدا پشت و پناهت
-
پایش بیست و یک ماهگی
پنجشنبه 2 بهمن 1393 09:17
بعد از سه ماه وزن 9800 قد 80 باید بریم دکتر اینجوری نمیشه
-
توانایی های کسب شده در ماه 19 و 20
سهشنبه 2 دی 1393 10:21
1- لی لی می رود. 2- شانزده دندان دارد. 3- توانایی گفتارش خیلی رشد کرده است.
-
شیر شیر شیر ...
چهارشنبه 19 آذر 1393 10:53
دو هفته از شروع بیماریت میگذره و هنوز کمی اسهال داری اما خدا رو شکر کمی غذا می خوری کم کم فاصله شیر خوردنت رو اضافه کردم و دیروز با مامان نفس رفتیم امام زاده صالح سوره یاسین رو به انار خوندم و حسابی بهت شیر دادم تقریبا یه ساعت طول کشید شیر خوردنت دیگه عزمم و جزم کردم برای از شیر گرفتنت. میدونم خیلی وابسته ای و دوست...
-
بازم اس اس
سهشنبه 11 آذر 1393 08:58
دورباره مریض شدی و اسهال شدید داری روزی سه چهار بار شکمت کار میکنه و تقریبا هیچی تو شیکمت بند نمیشه و سریع دفع میکنی الان یه هفتس که خوب نشدی اشتها هم نداری و هیچی نمیخوری صورتت شده یه ذره تازه دکتر گفت بعد از این که خوب شدی از شیر هم بگیرمت چون باعث میشه با شیر شکمت و سیر کنی و غذا نخوری و رشدت کم میشه الان که یک سال...
-
مامان نفس
سهشنبه 11 آذر 1393 08:47
-
مامااااانممممم
سهشنبه 11 آذر 1393 08:31
لطفا برای سلامتی مامانم یه صلوات بفرستین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
-
رویش شانزدهمین مرواریدت مبارک عشقم
یکشنبه 18 آبان 1393 14:00
جیگر مامان بالاخره اخرین نیشت هم از سری اول دندان هات در اومد و خیالم راحت شد مبارکت باشه مامانی این دندونت نیش سمت بالا و راست بود امیدوارم بقیه رو راحت در بیاری الهی آمین
-
واکسن هجده ماهگی
چهارشنبه 7 آبان 1393 21:00
دیروز رفتیم واکسن هجده ماهگیت رو زدیم دیگه بعد از این واکسن نداری تا مدرسه خدا رو شکر چند سال راحتیم. یه چیز جالب بگم برای اندازه گیری قد و وزنت بیشتر گریه زاری کردی تا واکسن زدن تعداد واکسنات هم زیاد بود یه دونه به دستت زد یه دونم به پات. وقتی اومدیم خونه تا چهار ساعت بعدش خوب بودی و چون استامینوفن خورده بودی خوابیدی...
-
کلماتی که یاسمین تا پایان 18 ماهگی بلده
جمعه 2 آبان 1393 14:33
shi shi= شیر Mama=مامان Bavanu=باباجون Mmoo=موبایل Ney ney=نانای نای Na=نه Bshi=بشین Psho=پاشو Iya=بیا Aa aa=اب Nini=نی نی Daiish=امیر Daiii=دالی Jiji=جوجو Bali=بله Ghilele=قلقلی Tuuph= توپ Nis=نیست Daf=رفت Dada=ددر Aideh=سعیده Das das=دست دست Ba=پا Ta=تاپ shi= روشن کن daz= باز کن daa= در بیار کلا از حرف ش خیلی...
-
توانایی های کسب شده در ماه 17 و 18
جمعه 2 آبان 1393 10:21
1- پانزده دندان دارد. 2- ادای خر و پف را در می اورد. 3- لغات سیب- اینجا- هوهوچی چی را تلفظ می کند. 4- با موتورش حرکت می کند. 5- سه رکعت نماز همراه بابا می خواند. 6- کلمات دو بخشی را تکرار می کند. 7- اشنایی با مفهوم بالا و پایین و عقب و جلو
-
کارگاه مادر و کودک و خانه اسباب بازی
سهشنبه 22 مهر 1393 16:36
مدتیه که دنبال یه کارگاه مادر و کودک خوب و نزدیک هستم تا ببرمت اونجا هم با بچه های دیگه بازی کنی و کار گروهی رو یاد بگیری هم مفاهیم مختلف و یاد بگیری تو خونه هم حوصلمون سر نره بالاخره به خانه محله قبا ختم شد که امروز برای دومین بار رفتیم البته یه بار رفتیم اتاق اسباب بازیش حسابی بازی کردی اما امروز قرار بود کلاس باشه...
-
عروسی خاله
شنبه 19 مهر 1393 16:36
بالاخره بعد از کلی رفت و آمد و تدارکات و جهاز و تزیین و اینا عروسی خاله فرا رسید لباس خوشگلت که عمه جونت برات دوخت و پوشیدی و رفتیم عروسی الهی قربونت برم خیلی بهت میومد و مثه ماه شده بودی تو عروسی هم هی برای خاله دست میزدی منتها به جای اینکه پولایی که شاباش میریزن رو سر عروس دوماد و جمع کنی کاغذ رنگیا رو جمع میکردی...
-
پانزدهمین مرواریدت هم زد بیرون
جمعه 18 مهر 1393 16:31
خوشگلکم پانزدهمین دندانت که نیش بالایی سمت چپه هم درومد فقط مونده یه نیش دیگه که اگه اونم زودتر دربیاد ایشالا تا یه سال دیگه از دست دندون درومدن راحت میشیم
-
سیزدهمین و چهاردهمین مرواریدت مبارک هانی
سهشنبه 8 مهر 1393 16:21
خوشگل خانومم این چند وقت انقدر درگیر عروسی خاله بودم به دندونات توجهی نکرده بودم امروز متوجه شدم که دو تا نیشای پایینت هم درومده که اونطور که از ظواهر پیداس یکیش دو روز زودتر درومده یکیش امروز درومده دندونات یکی پس از دیگری داره در میاد فقط حیف که کمی در اثر قطره اهن سیاه شده واقعا حیف امیدوارم بعدا دوباره سفید بشه
-
ماشین برقی
شنبه 8 شهریور 1393 16:20
دیشب که بابا مهدی اومد اینجا دیدیم بابامهدی برات یه ماشین برقی بزرگ گرفته. هم خودت میتونی برونی، هم کنترل داره ما میتونیم راش ببریم. یه سری هم سر همش کردیم ولی هم برات بزرگ بود هنوز، هم سرعتش یکم زیاد بود تا راه میفتاد پرت می شدی و خوب البته کمی هم ترسیدی این بود که فعلا جمعش کردیم تا بعدا که بزرگ تر شدی بازی کنی.
-
یه ویروس جدید مثه سرخک
جمعه 7 شهریور 1393 22:00
از دو شنبه تب بالایی داری و دکتر بردیمت گفت یه ویروس جدیده بعد از سه چهار روز تب بدنش میریزه بیرون و به بچه های تا پنج سال و زن حامله واگیر داره که البته اگه تبت تا شنبه قطع نشه دوباره باید بریم دکتر و چک کنیم. این هفته قرار بود بریم باغ همه عمو ها برو بچه هاشونو عمه جونو خلاصه همه بودن ولی ما به خاطر بیماری شما...
-
توانایی های کسب شده در ماه 15 و 16
یکشنبه 2 شهریور 1393 10:21
1- کاملا راه افتاده. 2- خم میشود. 3- دوازده دندان دارد. 4- سرپا می نشیند. 5- چشمک میزند. 6- دور خودش میچرخد. 7- رقص پا می کند. 8- لغات بشتری را به طور واضح بیان می کند. (اوخ اوخ- داغ- ابه- مامان- بابا- دعیده= سعیده- بله- نه- رفت- نیست-کوش- بیا- بده- نونون= اون- ش ش ش=شیر- ام=شیر و ...) 9- در خواندن شعر ها همکاری می...