-
دوازدهمین مرواریدت زد بیرون
شنبه 1 شهریور 1393 16:07
بعد از درومدن سه تا از کرسی هات یکیشون مونده بود که انگاری اصلا دلش نمیخاست در بیاد من هر روز لثه هاتو چک می کردم و چون اصلا در این امر همکاری نمی کردی مجبور بودم با انگشت بکشم روی لثه هات تا ببینم دندونی نوک زده یا نه و خدا می دونه که چندین بار من و با تمام وجود با دندون ها کوچولو و تیزت گاز گرفتی که خلاصه پیگیریم...
-
یازدهمین مرواریدت هم مبارک
دوشنبه 20 مرداد 1393 16:05
می بینم دو روزه که کمی بهتر غذا می خوری نگو دو تا از بد قلق ترین دندونات در اومدن امروز لثه هاتو مجدد چک کردم دیدم اون یکی کرسی بالاییت هم درومده این میشه سمت راستی البته سمت راست من نه تو
-
دهمین مرواریدت مبارک جیگرم
شنبه 18 مرداد 1393 18:00
خدا رو شکر بعد از یک ماه و اندی دهمین دندونت هم درومد که میشه کرسی اول سمت چپ و بالا دیگه داشتم نا امید میشدم تو این مدت هم خیلی اذیت می شدی و دوتا دستت تا مچ توی دهنته از بس که لثه هات میخاره
-
افطاری مدرسه
پنجشنبه 19 تیر 1393 18:21
دیشب انجمن فارغ التحصیلان موتلفه مدرسه مامان افطاری دعوت کرده بودن با همدیگه رفتیم قرار بود دوستای دوره دبستانم بیان چنتاشون اومدن خیلی از دیدنشون خوشحال شدم فقط دوستم که یه دختر ناز و گوگولی داره که از شما پنج ماه کوچک تره دخترشو نیاورده بود خیلی دلم میخواست ببینمش شما هم همش دوست داشتی بری تو حیاط مدرسه و راه بری یه...
-
دومین ماه رمضان
پنجشنبه 19 تیر 1393 18:12
دخترکم این دومین ماه رمضانی هست که شمام هستی پارسال من فقط یک روز و روزه گرفتم که البته تنها روزی از ماه رمضون پارسال بود که درست شیر خوردی انقدر پارسال بهم سخت گذشت که تک تک روزهاش و یادمه چون از همین روز ها بود که اعتصاب شیر کردی و تا منو میدیدی گریه میکردی گرسنه بودی اما شیر و پس میزدی و اول باید شکم گرسنه...
-
مادرانه
پنجشنبه 19 تیر 1393 17:59
انقدر شیرینی که گاهی فکر میکنم هیچ چیز شیرین تر از مادر بودن نیست گاهی انقدر غرق در احساس مادرانه میشم که چیزی جز "خدایا شکرت" ندارم که به فکر و زبانم بیارم واقعا خدا رو شکر که تو هستی و سالم و شاد در کنارمونی و در این لحظات همیشه دعا می کنم چندتا از دوستان و آشنایان که در آرزوی بچه دار شدن سال ها رو...
-
نهمین مرواریدت مبارک مامان جووون
شنبه 14 تیر 1393 17:29
یاسمین جونم سر هر دندونت واقعا هم خودت اذیت میشی هم من و خیلی اذیت میکنی چون کلا اعتصاب غذا میکنی و همش گشنته ضعیف هم میشی کمی هم اسهال میگیری این دندونت هم هی میاد بالا قشنگ از رو لثت شکلش حس میشه ولی دوباره میره پایین و مرتب درد و خارش داری. بعد از همه این اتفاقات بالاخره دندون آسیاب کوچک پایین سمت راستت نوکش زد...
-
کتاب میخونی...
دوشنبه 9 تیر 1393 16:17
تازگی خیلی به کتاب قصه هات علاقه نشون میدی کتابهاتو میاری میدی به ما کهبرات بخونیم یا خودت بر میداری شروع میکنی به خوندن البته به زبون خودت ریگو ریگو میکنی و میخونی ورق میزنی و بازم میخونی دیشب بابا داشت برات یه کتاب می می نی میخوند تو هم یکی دیگه برداشتی و رفتی نشستی کنار بابا و شروع کردی به خوندن حیف که نشد عکس...
-
بالاخره راه افتادی...
پنجشنبه 5 تیر 1393 21:11
این هفته رفته بودیم باغ و مهمون داشتیم و شما دائما چسبیده بودی به من و غر می زدی شایدم غریبی می کردی وقتی مهمون ها رفتن ما هم اماده شدیم تا برگردیم به تهران. کفش هاتو پوشوندم و دستت رو گرفتم تا کمی راه بری در کمال تعجب دیگه غر نزدی و سعی کردی دست من و ول کنی و دیگه خودت راه رفتی قبلا تا چهار پنج قدم راه میرفتی و...
-
توانایی های کسب شده در ماه های 13 و 14
دوشنبه 2 تیر 1393 10:21
1- به تنهایی می ایستد. 2- تا سه قدم بدون کمک راه می رود. 3- لغات بیشتری را یاد گرفته است ( قلقلی- بعله- نه- دد- تاپ تاپ عباسی-به به-) 4- خط خطی می کند. 5- توپ را شوت می کند. 6- میپرد. 7- شعر "یک توپ دارم قلقلیه" را می خواند. 8- با دست بوس میفرستد. 9- به زبان خودش کتاب میخواند.
-
عکس آتلیه یک سالگی
دوشنبه 26 خرداد 1393 11:12
-
کمک می کنی حسابی!!!!
چهارشنبه 7 خرداد 1393 18:43
دخملی حسابی تو کارا کمکم می کنی لباسا رو می ریزی تو ماشین دکمشو میزنی درشو میبندی موقع بهن کردن هم یکی یکی از تو سبد میدی بهم و تا بندازم روی بند یه دقه بعدم میای همه رو از روی بند میندازی رو زمین
-
بالاخره تنهایی میتونی بلند شی
دوشنبه 5 خرداد 1393 21:07
دو روزه که دیگه تنهایی میتونی بلند شی پیشرفت خیلی خوبیه جیگرم امروز دو رکعت نماز خوندی بلند میشدی وایمستادی لبت و الکی تکون میدادی بعد میشستی و سجده میرفتی دوباره وایمستادی و دوباره سجده میرفتی قشنگترین قسمتش اینه که لبت رو هم مثه ما تکون میدی ولی بی صدا خیلی جیگریییی
-
راه میری
پنجشنبه 1 خرداد 1393 21:01
هفته پیش وقتی بغل مامانی بودی برای اینکه بیای بغل من دو قدم خودت را رفتی اما این هفته دیگه خودت بلند میشی وایمیستی و سه قدم هم راه میری بعد میشینی زمین و از این موفقیتت خیلی خوشحال و راضی به نظر می رسی
-
عکس های دوازده ماهگی
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 18:51
اوه اوه چه ژستی رفتیم پارک ایرانیان خیلی هوا عالی بود و بهت خوش گذشت عاشق آب بازی هم که هستی از هول حلیم داشتی میفتادی تئ دیگ! جزو اولین دفعه هاست که سوار تاپ میشی ببین چه ذوقی کرده اینم سرسره سواری
-
واکسن یک سالگی
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 19:29
بازم نوبت واکسن رسید صبح با هم رفتیم مرکز بهداشت و واکسنتو زدیم االهی بگردم برات خیلی اذیت شدی تب کردی و پات هم درد میکرد از روی صندلیت بلند نمیشدی
-
تولدت مبارک
پنجشنبه 4 اردیبهشت 1393 17:08
گل دخترم تولدت مبارک عزیزکم هرلحظه که فکر میکنم باورم نمیشه که یک سال از روز تولدت میگذرد اون روز خیلی شاد و خوشحال بودم با تمام سختیهاش جز بهترین روزهای عمرمه امروز هم همین طور وقتی میبینم یک سال تو اغوشم بزرگ شدی خندیدی گریه کردی بازی کردی مریض شدی کارهای جدید یاد گرفتی به تمام این ها افتخار میکنم و ارزو دارم روز به...
-
توانایی های کسب شده در ماه دوازدهم
سهشنبه 2 اردیبهشت 1393 10:21
1- اخم می کند. 2- دل مامان را پوف می کند. 3- لی لی لی لی حوضک بازی می کند. 4- به کتاب خواندن علاقه نشان می دهد. 5- آگاهانه ماما را تلفظ می کند و مامان را صدا می زند. 6- اشیا رادرون ظرف میریزد و بازی می کند. 7-کلمات نا مفهوم را بیان می کند. 8- با انگشت اشاره می کند. 9- آگاهانه بابا را صدا می کند و دادا میگوید. 10-...
-
روز مادر مبارک
یکشنبه 31 فروردین 1393 17:08
امسال اولین سالیه که واقعا روز مادر و درک میکنم چون اولین سالیه که مادرم چه احساس خوبیه دو روز دیگم تولدته البته برا اینکه همه بتونن بیان چهارشنبه تولد میگیریم اینم برای مامان عزیزم تازه میفهمم چقدر برام زحمت کشیدی
-
رویش هفتمین و هشتمین مرواریدت مبارک جیگرمممم
شنبه 30 فروردین 1393 21:55
امروز بالاخره بعد از یه هفته که هر روز دستم و با تمام وجود گاز میگرفتی دو تا دندون پسین جلو بالات درومد جات خالی نباشه همچین دستمو گاز گرفتی که سوراخ شد و زخم شد تا یه ربعم استخون انگشتم ذوق ذوق میکرد در هر حال خیلی خوشحالم که دندونات یکی پس از دیگری داره در میاد
-
خودت می ایستی
پنجشنبه 28 فروردین 1393 20:56
مامانی بالاخره خودت میتونی تنهایی وایستی البته تا بهت میگیم که وایستادی و حواست جمع میشه زودی میشینی حالا تا ببینیم کی خودت و اگاهانه می ایستی!!!!! البته هنوز خودت نمیتونی بدون کمک بلند شی ولی وقتی وایمیستونیمت و ولت میکنیم تعادلت رو حفظ میکنی وایساده وایساده ... این شعریه که وقتی برات میخونیم فوری میشینی خخخخ
-
آلرژی جدید
پنجشنبه 28 فروردین 1393 16:41
نمیدونم چرا انقدر آلرژیک هستی و زود بدنت واکنش نشون میده تو ایام تعطیلاتعید توی بازوهات و پشت زانوت زیر بغلت و کم کم هم دور گردنت اگزما زد واقعا نمیدونم به چی حساسیت داری برات پماد ثمین زدم اثری نداشت رفتیم دکتر یه پماد داد اونم زدم فایده نداشت چه بسا بدترم شد توی سینت زخم شده پشت کمر و روی دلت هم داره می ریزه بیرون...
-
یه اتفاق جالب و عجیب
جمعه 22 فروردین 1393 16:47
دیشب من رفته بودم که نماز بخونم و در کمال تعجب شمانیومدی پیشم تا با مهر و تسبیحم بازی کنی بابا هم تو آشپزخونه داشت جوجه ها رو سیخ می زد تو هم تو هال نشسته بودی و بازی میکردی بعد از نماز من رفتم تا ساک رو ببندم که فرداش میخواستیم بریم باغ و به این امید که تو پیش بابایی تا اینکه بابا از من سراغ شما رو گرفت اما تو پیش من...
-
عکس 9 و ده ماهگی
شنبه 16 فروردین 1393 16:15
یه سری از عکساتو میذارم تو ادامه مطلب این لباس رو برای امیرحسین بافتم که تن تو کردم و عکسشو گرفتم دیگه تو کارای خونه هم کمک می کنی رفتیم فروشگاه یه جوجه خریدیم مفهوم ارتفاع و هنو نمیدونی یه لحظه که ازت غافل میشم شیرجه میری سمت زمین اینجا رو هوا گرفتمت وگرنه افتاده بودی اینم عروسک خوشگل من که آب دهنش راه افتاده اون...
-
توانایی های کسب شده در ماه یازدهم
شنبه 2 فروردین 1393 10:21
1- با سر سلام می کند 2- شش دندان دارد. 3- سجده می کند. 4- بوس می کند. 5- دنبال بازی می کند. 6- با حرکات مخصوص خواسته اش را بیان می کند. 7- دستور های ساده را می فهمد و انجام می دهد.
-
گل دخترم اولین نوروزت مبارک
جمعه 1 فروردین 1393 15:51
یاسمین جونم این اولین سالیه که تو در کنار ما سر سفره هفت سین می شینی و من خیلی ذوق دارم برات تاج نوروز و ریسه مخصوص چاپ کردم که البته طراحیش کار خاله سهیلا مامان پارسا جونه برات لباسی که گرفته بودم عکس کیتی داشت مچ بند و گل سرت هم کیتی بود حالا به کسی نگو تم تولدت هم کیتیه کلا امسال سال کیتی بوده برای تو البته در واقع...
-
رویش ششمین مرواریدت مبارک گل دخترم
چهارشنبه 28 اسفند 1392 15:37
امروز ششمین دندان هم درومد دومین دندان سمت راست فک پایین ای کاش با این همه دندون غذاتو میجویدی نه ممه منو
-
آلرژی به شیر
یکشنبه 25 اسفند 1392 16:25
یاسمین از دو هفته پیش که تولد عمه بود خوردن کیک و شیرینی رو تست کردم تا ببینم هنوز واکنش نشون میدی یا نه خدا رو شکر واکنشی نشون ندادی الان چند روزه به اصرار بابا شیر رو هم تست کردم البته با ماست شروع کردم باورم نمیشه دیگه خوب شدی و به پروتئین گاوی حساسیت نداری هنوزم با ترس و لرز شیر میخورم بعد از 7 ماه دوباره من و...
-
شیطنت
پنجشنبه 22 اسفند 1392 16:47
یاسمین خیلی شیطون و بازیگوش شدی کلا یک لحظم آروم نیستی هرجا که میریم چهاردست و پا تند میدوی و میای پیشمون حتی تو دستشویی !!! اگرم جایی وایساده باشیم میای پامونو میگیری و وایمیستی تازگی توپ بازی هم میکنی توپ و قل میدی و میگیری خودت با دیگران دالی موشه میکنی هی نیگاهشون میکنی و میخندی بعد سرتو میچرخونی اون طرفی دوباره...
-
دکتر تغذیه
چهارشنبه 21 اسفند 1392 16:28
دخترچه خانمی انقد که غذا نمیخوری و ریز موندی دیگه بردمت دکتر تغذیه شاید راه حلی بده اونم گفت هم قدت کمه هم وزنت و سه تا شربت داد که دو تاش ویتامینه یکیشم اشتها آوره حالا ببینیم اینها چه تاثیری روت داره آزمایش ادرار هم دادی که خدا رو شکر مشکلی نداشتی اما الان یک هفتس که کلا اعتصاب غذا کردی هیچی نمیخوری حتی آب اگرم چیزی...